«پستهایم را خودم نمیگذارم؛ یعنی یهجورایی برایم گذاشته میشوند!»این پاسخی است که پیشترها در ازای لطف و محبت دوستان چند باری در کامنتها نوشتهام!حالا نمونهی بارزش همین پست ماقبلآخر (رَبَّنای قنوتم) است.کافی است فقط تاریخ ثبتش را با دقت ببینید......به خدا قسم آدم بیست و چهار ساعت میره تهران دلش میگیره، همش تو تهران؛ آی مواظب باش ترورت نکنن! آی لباس شخصی بپوش! آی مواظب همسایه باش! آی مواظب این باش! رادیو تلویزیون تودهایها توشن! آی وزارت راه به جور... یه جوری به آدم میگن... آدم میگه
الان انقلاب سقوط میکنه! ما هر وقت که میریم تهران، ول میکنیم! فرار میکنیم...«شهید حسن باقری / بیش از چهل سال پیش!»التماس تأمل(!)...دیشب خواب عجیبی دیدم که البته بماند!مهم اما تعبیرش است که بسیار بسیار نکوست؛ خدا رو شکر!خدا رو شکر... ...و در آخر؛
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم و من الاوباش الاجیر! »»»»»سایه در خورشید...
ما را در سایت »»»»»سایه در خورشید دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : msayehdarkhorshida بازدید : 126 تاريخ : يکشنبه 10 مهر 1401 ساعت: 2:38